بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر همه انسانهای پاک و پاک سرشت این او.لین وبلاگ من هست برای شروع یک شعری رو که چند وقت پیش خوانده بودم برایتان میگذارم فعلا تا اطلاع ثانوی ! عمریست من؛ ازعالم و آدم فراری ام با مردمان کشور چَشم انتظاری ام از هر نژاد و جنس و زبان می کنم فرار از جنس کلمه های پر از شرمساری ام من در زمان خیل خدایان خود فریب من بی خلیل مانده گرفتار خواری ام آئینه را عجب به تمسخر گرفته اند اما ز رو نرفتم از آئینه داری ام تا اطلاع ثانوی این دل که زخمی است شاید بمیرد از تب این زخم کاری ام از سمت او بیا و دلم را نجات بخش از سایه های شب زده در شام تاری ام تا کـافـــشین نفس بکشد . زندگی کند بازا ! هوای تازه صبح بهاری ام